قرآن

ختم شدی

بسیار زودتر از روزهایی که فکر می کردم.

آشفتگی حالم که سر باز می کرد، تو مانند آبی بودی بر آتش وجود ناآرامم.

و من بعد از سال ها که معنی و ربط آیه آیه ات را در زندگی ام فهمیدم، با سری از شرم به پایین افتاده می گویم:

«یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا إِنَّ اللَّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ »

بضاعتم کم است ، فهمم از آیه های عمیقت اندازه ی نَمی است که سیرابم نمی کند. شما پیمانه ام را کامل پُر کن. شما «فلق» های زندگی را به من نشان بده، شما انتخاب «خیر» را سر راهم قرار بده، شما توفیق «اوفوا به عهد» را نصیبم کن، شما بفهمان در زندگی دنبال خوشی بودن اشتباه است که خودت « کادحا الی ربک» را طریق زندگی ام قرار دادی، شما سرشارم کن از علمی که نور است، راضی ام کن به خواستنی که شر محسوبش می کنم و اگر تو بخواهی، خیر قرار می دهی درونش را، یادم بده «تقوایی» که کلید حل مشکلات است و هادی راه...

شرمنده...

شرمنده که هنوز انقدر از تو دورم...



#کتاب
#قرآن
دیدگاه ها (۰)

زمینه های موثر در تربیت دینی کودک و نوجوان

فقط داشتم خودمُ محک میزدم

شاه بی شین

من زنده ام

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط